اشتغال زنان در جامعه (1)
مسعود آذربايجانى
اين مقاله از دفتر مطالعات و تحقيقات زنان اخذ شده است .
سنتهاى ريشه دار اجتماعى و دينى، زنان را به سوى حفظ اركان خانواده دعوت مىكند، اما هنجارهاى دنياى متجدد - از ديگر سو - آنان را به حضور هر چه بيشتر در جامعه و همكارى فعال در مراكز اشتغال فرا مىخواند . حال چگونه مىتوان اين دو را با هم جمع كرد؟ در صورت به خطر افتادن يكى، اولويتبا حفظ كدام است؟ و بالاخره در مهندسى جامعه و در سياست گذارىهاى كلان و خرد، براى تعيين نقش زنان و مردان، نقشه صحيح كدام است؟ اشتغال بانوان يا عدم اشتغال آنان، كدام يك در اولويت قرار دارد؟
موضوع اصلى اين نوشتار، «زنان داراى همسر و در مجموعه خانواده» است و مقصود از اشتغال نيز هر گونه شغل و حرفه اقتصادى است كه منشا درآمد باشد . «جامعه» نيز در اين جستار، گستره وسيعى دارد كه شامل بازار، كارخانهها، مراكز ادارى و خدماتى و ... و حتى خانه و كارهاى خانگى مىشود .
مفروضات اساسى زير به وضوح از ديدگاه اسلام قابل استخراج هستند و در اين مجموعه، به عنوان اصول موضوعه پذيرفته شدهاند:
الف) تساوى زن و مرد در اصل آفرينش و گوهر اصلى انسانيت (روح)
«يا ايها الناس اتقوا ربكم الذى خلقكم من نفس واحدة و خلق منها زوجها و بث منهما رجالا كثيرا و نساء» (1)
اى مردم! از پروردگارتان كه شما را از نفس (گوهر) واحدى آفريد و جفتش را نيز از آن خلق نمود و از آن دو مردان و زنان بسيارى پراكنده كرد، پروا داريد .
ب) تساوى در وصول به بالاترين مراتب كمال و معنويت
«من عمل صالحا من ذكر او انثى و هو مؤمن فلنحيينه حيوة طيبة» (2)
هر مرد يا زن مؤمنى كه عمل شايسته انجام دهد، قطعا او را با زندگى پاكيزهاى، حيات (حقيقى) بخشيم .
ج) مشاركت زنان و مردان در مسؤوليت اجتماعى
پيامبر اكرم (صلىالله عليهو آله) فرمودند: آگاه باشيد كه همگى شما چون چوپان و همگى در برابر هم مسؤوليد . (3)
«و المؤمنون و المؤمنات بعضهم اولياء بعض يامرون بالمعروف و ينهون عن المنكر» (4)
د) استقلال اقتصادى زنان و مردان
«للرجال نصيب مما اكتسبوا و للنساء نصيب مما اكتسبن» (5)
براى مردان از آن چه كسب كردهاند، بهرهاى است و براى زنان نيز از آن چه كسب كردهاند، بهرهاى است .
اصول ديگرى نيز از جمله حاكميت معنويت و قرب خدا در ارزشگذارىها، اهميتخانواده در تعالى و تربيت انسانها و ... را مىتوان در نظر گرفت كه در صورت نياز به آنها اشاره مىكنيم .
پس از پذيرش اصول فوق، مدعاى اصلى مقاله، اولويتحضور جدى زنان در اداره امور داخلى خانواده است و اشتغال به طور كلى و به ويژه در خارج از خانه، مرتبه ثانوى دارد و پس از فراغت از مسؤوليت اوليه، مطلوبيت مىيابد . از جمله ادله ما در اين استنتاج، عبارتند از:
1 . تحليل ساختارى خانواده و توجه به تفاوت نقشها
ساختخانواده، مجموعه نامرئى انتظارات عملكردى است كه شيوههاى مراوده يا ميان كنشهاى اعضاى خانواده را سامان مىدهد . خانواده سيستمى است كه عملكرد آن از طريق الگوهاى مراودهاى صورت مىگيرد . مراودت يا ميان كنشهاى تكرارى، الگوهايى به وجود مىآورند، مبنى بر اين كه چطور، چه وقت و با چه كسى رابطه برقرار مىشود و همين الگوها زير بناى سيستم را نيز تشكيل مىدهند . الگوهاى مراودهاى، رفتار اعضاى خانواده را منظم مىكند . دو سيستم مقيد كننده، باعث تداوم اين الگوهاست . اولى همگانى و مستلزم قواعد جهانى است كه بر سازمان خانواده حكومت مىكند; مانند سلسله مراتب قدرت كه بايد وجود داشته باشد و در آن، والدين و فرزندان از سطوح متفاوت اقتدار برخوردار باشند . هم چنين بايد نقشهاى مكمل وجود داشته باشد; زن و شوهرى كه اتكاى متقابل را پذيرفته و به صورت يك تيم عمل مىكنند . دومين سيستم مقيد كننده خاص و مستلزم انتظارات متقابل اعضاى هر خانواده از يكديگر است .
سيستم خانواده، وظايف خود را از طريق زير منظومههاى خود متمايز و اجرا مىكند . اعضا، زير منظومههاى خانواده را تشكيل مىدهند . جفتهايى از قبيل زن و شوهر، يا مادر و فرزند مىتوانند زير منظومه باشند . زير منظومه زن و شوهرى، متشكل از دو بزرگسال با جنسيتهاى مخالف است كه با هدف تشكيل خانواده به هم ملحق شدهاند . زير منظومه زن و شوهرى داراى تكاليف يا نقشهايى است كه براى عملكرد خانواده حياتى است . مهارتهاى اصلى لازم براى به ثمر رسيدن تكاليف اين زير منظومه، عبارت از «مكمليت» و «برون سازى متقابل» است; يعنى زن و شوهر بايد الگوهايى به وجود آورند كه در آن، هر كدام عملكرد ديگرى را در بسيارى زمينهها حمايت و تكميل كند . هم زن و هم شوهر، بايد بخشى از مجزا بودن خود را براى كسب تعلق از دستبدهد . پافشارى زن و شوهر در حفظ حقوق مستقل خود، ممكن است زير بار «به هم وابستگى» رفتن را در يك رابطه قرينه مختل كند . (6)
سالوادور مينوچين، (7) روانشناس آمريكايى و متخصص خانواده درمانى، با تحليل ساختارى فوق از خانواده معتقد است: تداوم به هنجار يك خانواده در گرو انجام تكاليف مكمل از سوى هر يك از زن و شوهر است، و الا استرسهاى ناشى از عدم توجه به نقشها، منشا اختلال در خانواده مىشود . بنابراين يكى از مبانى استنتاجها در نهايت، توجه به اين موضوع است كه خانواده منظومه واحدى است و هر يك از اعضاى خانواده (در اين جا منظور زن و شوهر است)، داراى تكاليف و نقشهاى ويژه است . با توجه به كاركردهاى موجود در خانواده و تكاليفى كه در بين هست - مانند رفتار جنسى و توليد مثل، حمايت و مراقبت، جامعه پذيرى، عاطفه و همراهى، كاركردهاى اقتصادى، تربيت و ... - برخى از آنها منوط به مشاركت طرفينى است، و برخى از آنها با نوعى تقسيم كار در انجام وظايف نيز ممكن است، مانند تربيت و كاركرد اقتصادى .
مك مستر (8) نيز مدل خود را براى خانواده مطلوب ارائه مىدهد و معتقد است: كاركردهاى ضرورى خانواده، نقشهايى است كه بايد براى كاركرد سالمتر خانواده انجام گيرند . نقشها در قالب رفتارهاى توصيه شده و تكرارى موجود در مجموعهاى از فعاليتهاى دو جانبه با ساير اعضاى خانواده تعريف شدهاند . انجام وظيفه نيازمند اين است كه تخصيص نقش متناسبى وجود داشته باشد و اعضاى خانواده فعاليتهاى خواسته شده را بر اساس تخصيص نقش انجام دهند .
نقشها بايد تخصيص يابند، توافق صورت گيرد و به عمل در آيند; هم چنين بايد با يكديگر يكپارچه گردند . كاركردهاى ضرورى شامل تامين امور مادى، تغذيه، حمايت اعضاى خانواده، ايجاد مهارتهاى زندگى و حفظ و كنترل سيستم خانواده مىشود . (9)
2 . تفاوتهاى تكوينى زن و مرد
حلقه دوم از استنتاج در اين مجموعه، بر پايه وجود تعدادى از تفاوتهاى روانى و جسمانى است . اين تفاوتها عبارتند از:
الف) تفاوتهاى زيستى: از نظر بيولوژيك (ساختار بدن) و فيزيولوژيك (كاركرد اعضا)، تفاوتهاى زير بين زن و مرد وجود دارد:
1 - دستگاه توليد مثل: تمايز دستگاه تناسلى زن و مرد، خاستگاه تفاوتهاى بسيارى است . همين امر، منشا برخى تفاوتهاى زيستى و روانى ديگر هم مىشود .
2 - هورمونها: تفاوت هورمونهاى زنانه (استروژن) و مردانه (تستوسترون) كه از غدد درون ريز ترشح مىشود و در سراسر بدن انتشار مىيابد، موجب اختلاف اندامهاى زن و مرد مىگردد . از جمله تستوسترون، اثر سازنده پر قدرتى در توليد پروتئين در سراسر بدن دارد; رشد بافتهاى عضلانى را تحريك مىكند و بر قدرت بدنى مرد مىافزايد . توده عضلانى مرد، به طور متوسط، پنجاه درصد بيشتر از بدن زن است . نيز تستوسترون از عوامل رسوب كلسيم در استخوانهاست، و بر اندازه و استحكام آنها مىافزايد . از اين رو، مرد براى انجام كارهاى سنگين توانايى بيشترى مىيابد . (10) تستوسترون حالات تهاجمى، رقابتى و پرخاشگرى را بر مىانگيزاند . (11) سختى بافت زير جلدى و پوستسراسر بدن مرد ضخيمتر است . (12) تستوسترون در اعتماد به نفس و تمركز فكر اثر دارد; از خستگى مىكاهد و ادامه فعاليتها و اجراى كارها را آسان مىكند . (13)
در مقابل، ترشح هورمون استروژن در زنان، از رشد زياد استخوانها جلوگيرى مىكند . از اين رو، به طور نسبى، قد زن كوتاهتر از مرد است و كاهش ترشح آن عامل پوكى استخوان است، و تحرك و نرمى مفاصل و انعطاف پذيرى بيشتر بدن زنان را مىتوان ناشى از آن دانست . (14) از عوامل اصلى تغيير حالات زنان، نوسان سطح استروژن در خون آنهاست كه در رفتار زن اثر مىگذارد . وقتى ترشح استروژن تنزل مىيابد، زن بىتاب مىشود و آرامش روانىاش به هم مىخورد . (15)
3 - مغز و اعصاب: از آن جا كه كروموزومها در زن و مرد متفاوت است و سلولهاى مغز زن داراى كروموزم XX و سلولهاى مغز مرد داراى كروموزم X Y است، مغز مرد، مردانه و مغز زن، زنانه است . (16) به طور متوسط، وزن مغز زن 110 كمتر از وزن مرد است . (17) تمايز غده هيپوتالاموس در زنان و مردان، با توجه به ارتباط آنها با سيستم عصبى مركزى، به نوعى تفاوت در مغز زن و مرد مىانجامد . (18)
در مورد نيم كرههاى مغز در پسران، يك طرفه شدن كارهاى فضايى (تجسم فضايى) در شش سالگى پديد مىآيد، ولى در دختران اين كنشها تا سيزده سالگى در هر دو نيمكره رشد يكسان دارد . اختلالات زبانى ناشى از آسيب ديدن نيمكره چپ در مردها شديدتر است و در مجموع، مغز زن از نظر كنش با قرينه تراز مغز مرد است و براى پردازشهاى كلامى آمادگى بيشترى دارد . (19)
در مورد تفاوتهاى زيستى ديگر نيز نكاتى قابل توجه است: عضلات يك مرد بالغ، چهل درصد بيش از زن هم سن اوست و قدرت بدنى يك پسر هجده ساله، به طور متوسط، دو برابر نيروى يك دختر هجده ساله است و از اين رو، مردان در توانايىهاى بدنى و جسمى از زنان ماهرترند . (20) حس بينايى مردان از زنان بهتر است، و برخى گزارشها از حساستر بودن حس شنوايى زنان نسبتبه مردان حكايت دارد . در حس لامسه، پوست زن از مرد لطيفتر و نسبتبه درد و تحمل فشار حساستر است، و زنان در كارهاى دستى چابكترند . (21)
بنابراين در بخش تفاوتهاى زيستى، آمادگى بيشتر مردان براى كارهاى سنگين ترديدناپذير است; به ويژه آن كه اين بخش از تفاوتها، قابل تقليل به يادگيرى، فرهنگ، تربيت و انتظارات نيست .
ادامه دارد ...
پىنوشتها:
1 - نساء/1 و ر . ك: زمر/6، اعراف/189 .
2 - نحل/97 و ر . ك: نساء/124، غافر/72 .
3 - ميزان الحكمه، ج 4، ص 327 .
4 - توبه/71 .
5 - نساء/32 و ر . ك: الميزان، ج 4، ص 338 و 337 .
6 - ر . ك: مينوچين، خانواده و خانواده درمانى، ص 87 - 81 .
7. minuchin,s
8. mcmaster
9 - فيليپ باركر، خانواده درمانى پايه، ص 100 .
10 - فيزيولوژى پزشكى، ج 2، ص 1587 و غدد درون ريز، ص 528 .
11 - تفاوتهاى فردى، ص 148 .
12 - زمينه زيستشناختى روانشناسى، ص 393 .
13 - آيا به راستى مردان از زنان برترند، ص 135 .
14 - غدد درون ريز، ص 132، 38 و 537 .
15 - ژانت، روانشناسى زنان، ص 32 و 131 .
16 - همان، ص 187 .
17 - فيزيولوژى اعصاب و غدد درون ريز، ص 319 .
18 - سيامك رحيمى، روان شناسى زنان، ص 334 .
19 - روانشناسى رشد بزرگسالان، ص 251 .
20 - سيامك رحيمى، همان، ص 134 .
21 - ژانت، همان، ص 11 و 110 .
آدرس مطب : اصفهان ، خیابان شمس آبادی ، خیابان پارس دوم ، مجتمع مریم ، واحد 46
تلفن : 32347879 - 031