دکتر محمد آذربایجانی

" بررسی موضوع اشتغال "
به نظر می رسد و قطعا این طور است که اگر مشکل اشتغال حل شود بسیاری از مشکلات دیگر در کنارش حل خواهد شد یا حداقل کمرنگ تر می شود از جمله : ازدواج ، فساد ، بیکاری ، ولگردی جوانان ، بی هدفی زندگی ، افسردگی ، بزه کاری ، فقر ، اعتیاد ، ناامیدی، قاچاق ، مواد مخدر ، سوخت و داروها ، گران فروشی ها ، شغل های کاذب و .... برای حل این مشکل چند عامل مهم خود نمایی می کنند
1 ) شیوه ی آموزش در دوران تحصیل
2 ) نبودن مراکز کاریابی و بدون چشم انداز بودن آینده ی شغلی جوانان
3 ) نداشتن مهارت های لازم تا سنین بالا ( حداقل چیزی حدود بیست و پنج سال )
4 ) تئوری یاد گرفتن ، آموزش دادن و عدم آشنایی با متدهای عملی روز
5)نداشتن اعتبار و تجربه کاری قشر جوان و تازه وارد اجتماع برای انجام کارها
6 ) و ......
که مهمترین عامل به نظر من شیوه های آموزش دوران تحصیل می باشند :
بی هدف بودن و مطالعه ی مطالبی که ( علاوه بر طولانی بودن نداشتن مهارت کافی برای تاثیر گذاری و استقلال خود در طی این دوران مفید و موثر بودنشان را نمی دانیم و عدم شناخت خود و توانایی های خود برای انتخاب شغل مناسب آینده انتخاب شغلی می شود که از هماهنگی آن با خودمان آگاه نیستیم و نتیجه آن رها کردن دوران تحصیل یا باری به هر جهت و طوطی وار رد شدن از آن است .چرا باید کشورهای غربی و پیش رفته که کاری را انجام می دهند ما هم راغب به دنباله روی از آن ها باشیم ؟ ( بدون بررسی آن و استفاده از قوه ی تفکر ، خلاقیت و اراده ی خود ) چرا اعتماد به نفسمان نسبت به توانایی هایمان ضعیف است ؟

به نظر من شیوه ها و هدف های آموزشی برای کشورهای مختلف با مذهب ها ، اعتقادات ، آداب و رسوم و ... مختلف ، باید متفاوت باشد . حال که ما سیستم آموزشی غرب را با دستان خودمان در کشوری اسلامی پیاده کرده ایم خیلی از مشکلات و سدها برای انجام دستورات اسلامی را خودمان ایجاد کرده ایم . چون واردات نظام آموزشی و تحصیلی در کشورهای دیگر و ایران مداوم ادامه دارد و فرد تا سنین بالا مصرف کننده است مانع بزرگی برای ازدواج او شده ایم و حال آن که در کشورهایی غیر اسلامی با آزاد بودن رابطه ی دختر و پسر این مشکل تخفیف داده شده است .

یعنی در اصل طبق این فرهنگ آن نظام آموزشی را برای خودشان پیاده سازی کرده اند در نتیجه مشکلی از این بابت ندارند . این همان علتی است که باعث می شود جوانان خواستار آزادی روابط دختر و پسر بشوند و روابط نامشروع مخالف با اصول اعتقادی ما در جامعه افزایش یابد پس علت اصلی بروز چنین مشکلاتی تبعیت محض و بدون تفکر از نظام آموزشی کشورهای توسعه یافته است . این یکی از مشکلاتی است که با پیاده کردن سیستم آموزشی یک کشور در کشوری دیگر بدون در نظر گرفتن همه جوانب ایجاد می شود پس باید به دنبال راه چاره باشیم و برای جلوگیری از اطاله ی قلام بررسی و تفکر در زمینه ی سایر مشکلات را به شما واگذار می کنیم .

طبق آنچه در قبل گفته شده ازدواج کلید حل بسیاری از مشکلات است ( اگر صحیح انجام شود ) . برای انجام دادن آن باید امکاناتی موجود باشد که مهمترین آن ها شغل و درآمد به واسطه ی مهارتهایی است که فرد در دوران تحصیل خود کسب کرده است .حل مشکلات آموزشی باعث حل مشکل اشتغال می شود و حل مشکل اشتغال موجب حل مشکل ازدواج می شود ، حل مشکل ازدواج نیز باعث حل بسیاری از مشکلات اجتماعی می شود که نتیجه ی آن چیزی جز توسعه و پیشرفت نیست .پس باید نظام آموزشی تغییر کند یا این که نظام آموزشی جدیدی در کنار نظام آموزشی قبلی ایجاد شود و افراد به تناسب میل و خواست خود ( یا به اجبار ) به این نظام آموزشی جدید روی آورند .

در این سیستم آموزشی جدید همه ی مراحل و مطالب تدریس هدفمند می شود برای عملی شدن این ایده چند نکته را به عنوان اهداف آرمانی خود در نظر می گیریم .
1) افراد زیادی در جامعه وجود دارند که به علت عدم خودشناسی و نشناختن استعدادها ، توانایی ها و علایق خود بالاجبار در رشته یا شغلی مشغول به تحصیل یا کار هستند که متناسب با آن ها نیست .
2 ) فرد باید حداکثر تا سن بیست سالگی توانایی انجام کار در زمینه های خاصی را به همراه تجربیات عملی و تئوری لازم در آن زمینه داشته باشد و درآمدی بدست آورد 3 ) باید توربافی را به افراد یاد بدهیم و بعد ماهیگیری را نه فقط ماهی خوردن را . 4 ) اطلاعات + ایجاد رابطه بین اطلاعات ابتکار ، ایده های نو و خلاقیت .

در این سیستم جدید چندین هدف اصلی موجود است
1 ) فرد تا سنی حدود پنجم دبستان خواندن ، نوشتن و محاسبات ساده ی روزمره را یاد می گیرد و در زمینه های اجتماعی ، فرهنگی ، مدیریتی و ..... به صورت خیلی ساده و قابل فهم اطلاعاتی را آموزش می بیند .
2 ) از بدو ورود به این سیستم تا حداکثر سن حدود سوم راهنمایی نهایتا توانایی ها و استعدادها و علایق فرد بر اساس روش هایی خاص سنجیده می شود و یا حتی طبق نیاز اجتماع به روشهایی سعی در ایجاد علایق خاصی در فرد می کنیم به گونه ای که در سال سوم راهنمایی به راحتی خود فرد و متخصصان به نتیجه ای واحد برای انتخاب شغل آینده وی برسند .
3 ) از سال پنجم تا سال سوم راهنمایی تمام آنچه افراد بزرگسال به صورت عادت و روزمره انجام می دهند و تمام تجربیات و مهارت های آن ها را آموزش می بیند .
4 ) از اول دبیرستان به مدت دو سال فرد در زمینه ی خاص و مورد علاقه ی خودش تحصیل می کند و مهارت ها و تجربیاتی را هم به صورت عملی و هم به صورت تئوری و تجربیاتی که به صورت متن در آمده اند فرا می گیرد تا پس از پایان دو سال در سطح یک فرد لیسانسه مهارت ، تجربه ، اطلاعات و کار بلد باشد .
5 ) دو سال بعد را به صورت تخصصی در یکی از زمینه های تخصصی رشته ی خود به تحصیل و کسب مهارت می پردازد تا بتواند به سطح توان و تجربه و اطلاعات فردی با مدرک فوق لیسانس برسد .
6 ) در طی این دوازده سال تحصیل و روش های مطالعه و تفکر خلاقانه را هم به فرد آموزش می دهیم و مهارت ایجاد ارتباط بین اطلاعات را هم به او می آموزیم در نتیجه حتما در طی این دوازده سال ایده ها ، طرح ها ، مشکلات و ..... به ذهنش می رسد که راه حل مناسبی برای آن داشته باشد پس راه حل هایی نو هم در طی این دوازده سال برای حل مشکلات ارائه می شود . حال طبق این چند مورد و مورد شماره ( 2 ) صفحه قبل باید مرکزی وابسته به این سیستم آموزشی طراحی شود که طرح های افراد در آن مورد بررسی ، تحلیل ، جهت دهی و تصحیح قرار گیرد و پس از آن بهترینش طبق اهداف و ارزش های مورد نظر انتخاب و در جهت عملی کردنش با همکاری مرکز گام بر داریم و در راس همه فرد خلاق و طراح است که با افرادی با توانایی های مختلف در جهت تسریع و عملی شدن هر چه بهتر طرح گام بر می دارند . به کمک این روش حتی اگر فرض کنیم که اصلا هیچ کاری در آینده برای فرد وجود نداشته بادش با مهارت هایی که فرد آموزش دیده به راحتی می تواند خودش برای خودش و حتی چندین و چند نفر دیگر اشتغال زایی داشته باشد و در نتیجه بدون نگرانی برای آینده ی شغلی خود در جهت پیشرفت ، کسب علم ، درآمد ، موفقیت و لذت های حاصله از آن گام بردارد و به راحتی ازدواج کند و .... در این جا این سوال مطرح می شود که این طرح خوب و موثر است ولی برای افرادی که در این سیستم تحصیل نکرده اند چه کنیم . باید گفت هم اکنون هم افراد زیادی هستند که طرح های مفید ، عملی و قابل توجهی دارند و می توان با عملی کردن هر کدام از آن ها موجب اشتغال زایی برای افراد زیادی شد در نتیجه اگر مرکز مورد نظر در این طرح برای عمل کردن ، جهت دهی ، تسریع در انجام ، مدیریت و ..... طرح ها این افراد را یاری رساند به راحتی با وجود پتانسیل های خلاق موجود می توانیم در سطح وسیع اشتغال زایی کنیم و افراد را تحت پوشش قرار دهیم .
پایان
سلمان آذربایجانی
دانشجوی مهندس الکترونیک