سخن گفتن از مديريت بدين معنا نيست که انسان چگونه بتواند يک اداره و يا سازمان مشخص را اداره نمايد، بلکه مراد از مديريت اين است که ما چه قوانين را برای مديريت داشته باشيم و چگونه بتوانيم در هر شرايط و زمان خود را به آن قوانين پايبند بدانيم و مديريت خود مان را آنطور با قوانين جامعه مورد نظر هماهنگ كنيم كه نه خود ما و نه جامعه از آن ضرر ببيند؟
در همهء تمدن های بشری اين يک امر پذيرفته شده است که اداره کننده ء سالم، راستکار، راستگوی و پای بند به قانون را مردم مي پسندند. همهء اديان و مکتبهای بشری اصولی را در زمينه اي وضع کرده اند تا جامعه را بسوی خير و فلاح بکشانند، اين اشخاص هستند که قانون را زير پای ميگذازند، آنرا توجيه غلط ميکنند و مورد استفادهء سوء قرار ميدهند. بعبارت ديگر مشکل اصلی در نبود قانون نيست بلکه مشکل در عدم رعايت و تطبيق قانون است.
بدون شک قوانين در ذات خود برتری ها و بهتری های نسبت به يکديگر دارند، اما در مجموع هيچ قانون انسانها را تشويق به ظلم و تجاوز به حق ديگران نميکند .
پس از ديدگاه من مدير موفق كسي است که دارای صفات زیر باشد :
1-مسئولیت پذیری در برابر کار ها ، فعاليتها و شكستها
2-تمايل براى بهبود انجام كارها و به کار گیری ابتکار عمل
3-قلمداد کردن کارها به عنوان سرگرمی لذت بخش نه به عنوان بارى بر دوش
4-برخورداری از توانايى كافى در زمان بندى مناسب براى انجام فعاليتها
5-توانايى انجام كارها در فشرده ترين زمان ممكن
6-درک و پذیرش منطقی شرايط و پشتکار فراوان برای انجام فعالیتها
7-اعتماد وافر نسبت به ساير افراد و مردم
8-انجام فعاليت به منظور دستيابى و تحقق موفقيت
9-فراگرفتن ابزارها و روشهاى تقويت حافظه
10-برخورداری از نیروی جسمانی و سلامت بدنی
11-داشتن دیدگاههای روشن و آشکار واندیشه ی نافذ و بینشی فراگیر
12-داشتن آرزوهایی هدفمند و قابل دستیابی و به عبارتی نزدیک به حقایق
13-انعطاف پذیری در عین استواری و پایداری در رسیدن به اهداف
14-میانه روی وپرهیزاز افراط و تفریط
15-برخورداری از شخصیت پایدار و غیر متزلزل
16-بردباری و صبر در حل مشکلات
17-خويشتن داری در جایگاهها و موقعیتهای سخت و برانگیزاننده
18-آرامش در برابر بحران
19-واقع بینی در برخورد با مسائل
20-رعایت اصول و موازینی ( ارزش ) چون نظم ، ترتيب و احترام به زمان بندیها
احترام به مقررات و آئیین نامه های سازمانی
21-یکسان نگری به حال و آینده (چرا که نبایستی این دو را فدای یکدیگر کرد)
22-قاطع بودن در تصمیم گیری و درگیر شک و تردید نگشتن
23-پایبندی به تصمیماتی که با اندیشه و مشاوره اتخاذ گردیده اند
24-روحيه هم كارى وهم بستگی در سيستم مديريتى
25-داشتن روحیه انتقاد پذیر
26-سیستم مدیریتی هدف گراو واقع گرا.
27-گوش فرا دادن به صحبت ها و نظرات دیگران و احترام به آنها
حال شخصي كه مديريت يك اداره ويا مدرسه را بعهده دارد بايد همهء صفات ممتاز را نسبت به سائرين بايد داشته باشد، در اين امر تنها خود پيامبر(ص) بعد از خداوند (ج) شارع دين و معصوم است، باقی همهء جانشينان ايشان از اين امر مستثنی نيستند و بايد در صفات ايمان، تقوی، دانش، عدالت، طهارت، راستی، وفا، شجاعت، همت، مديريت، قاطعيت، فصاحت، بلاغت، حکمت، درايت، شناخت و... در آخر حتی در حسن صورت نسبت به همهء افراد جامعه برتر باشد.
براي تشخيص چنين شخصی چه چيزي لازم است وچگونه مي توان ان را از ديگران تمييز داد؟اين يک سؤال اساسی است. در جوامع عقب مانده که سطح دانش و بينش پايین است و مردم در شناخت اصول و قوانين خود از آگاهی اندکی برخوردار هستند اين انتخاب خيلی مشکل است .
راه حل اينست که مردم با يک اخلاص و ديد درست کسانی را از ميان خود که به ايشان گمان نيک دارند انتخاب نمايند و آنهارا ملزم بسازند که از ميان خود کسی را برای ادای اين امر خطرناک و بسيار دشوار بر گزينند، اين يگانه راهست .
اگر در انتخاب مردم صفات غير از صفات در بالا ذکر شده، مثل قوم، قبيله، نژاد، زبان، پول و... مقصود و منوط بود اينجاست که از ابتداء ما به سوء مديريت دچار ميشويم، چون در يک بينش بسيار ابتدائی مدير بايد ارضای خاطر کسانی را که برايش بخاطر قوم، قبيله، نژاد، زبان، پول و... رأی داده اند نگاهدارد، در غير اين صورت بقاي خود را نا ممکن ميداند.
هر چند اگر انتخاب بر اساس شروط و ارزشهای خوب ياد شدهء قبلی باشد، چنين رئيسی هيچگاه ارزشهای مطرح نزد خود را بخاطر ارضای ديگران زير پای نميگذارد و در صورت بکار گرفتن عدالت اجتماعی حاميان بيشتر و صادقتر پيدا ميکند .
آدرس مطب : اصفهان ، خیابان شمس آبادی ، خیابان پارس دوم ، مجتمع مریم ، واحد 46
تلفن : 32347879 - 031